در هفتمین نشست مطالعات بین رشته‌ای هستی شناسی، به مبانی و اصول اولیه اثبات روح و نفس پرداخت شد. همچنین در پایان مقرر شد به جهت عنوان کردن مقدمات در این جلسه، سلسله جلسات دیگری نیز در آینده جهت ورود بیشتر به بحث برگزار گردد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد، نشستی با حضور علیرضا کهنسال، دانشیار گروه فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد به همت انجمن علمی علوم شناختی در تاریخ 30 مهرماه 99 برگزار شد.
دکتر کهنسال درابتدا درخصوص مبانی اعتقادی فلاسفه مسلمان بیان کرد: در فلسفه اسلامی برای اثبات وجود موجودات مجرد 14 دلیل وجود دارد که از فلسفه غرب بسیار غنی‌تر می‌باشد. فلاسفه مسلمان بر این باور نیستند که نظریات علوم اعصاب و فیزیولوژی مغز غلط است. بلکه تفسیری را که برای ادراک به عمل می‌آید درست نمی‌دانند. ما نمی‌خواهیم علم را انکار و صرفا نفس و روح را حاکم کنیم، ولی معتقدیم این گونه، ادراک پدید نمی‌آید. این‌ها علت ناقصه هستند نه لازم.
وی ادامه داد: مفهوم این همانی یعنی وقتی یک پدیده را احضار کنید، دومی هم احضار شود. یا اگر یک حکم بدهید، برای دومی هم همان حکم داده شود. علیت یعنی توقف وجودی دو چیز به یکدیگر. یعنی یک پدیده وجود خودش را از آن یکی بگیرد. علت تامه مجموعه عواملی است که برای ایجاد یک شی لازم می‌باشد. یعنی اگر حتی یکی از آن دلایل نباشد، موجود نشود. اگر احساسات و افعال مغزی را این همانی می‌دانید، فلسفه با آن مخالف است. اما در اصل علت بودن آنها مخالفتی ندارد.
دانشیار گروه فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: تعارض در افکار ما باید رد شود. اگر اعتقاد داریم هیچ موجود مجردی وجود ندارد، پس نمی‌توانیم وجود خدا را این گونه ثابت کنیم. نمی‌توان دو قضیه سالبه کلیه و موجبه جزئیه را کنار هم به کار برد. نمی توان گفت موجود مجرد به کلی وجود ندارد اما خداوند به مثابه یک موجود مجرد وجود دارد. بنابراین روش تجربی در این مورد کاربرد ندارد و نمی توان با روش تجربی وجود خداوند را ثابت کرد. درواقع این یکی از ضعف‌های روش تجربی است.
دکتر کهنسال درپایان، درخصوص معرفی انواع علم در فلسفه اسلامی تصریح کرد: در فلسفه اسلامی دو نوع علم داریم. علم حضوری و علم حصولی. علم حضوری یعنی معلوم از عالم خارج نباشد. مثل علمی که ما به احساسات خود داریم. اما علم حصولی یعنی معلوم و عالم دو چیزند ‌و متوقف به آموزش است. مثل علمی که نسبت به یک درخت داریم. اگر آموزشی ندیده باشیم، نمی‌توانیم نظری راجع به علوم حصولی داشته باشیم. همچنین در این علوم نیاز به استدلال داریم. مواردی مانند حس کردن درد، علم حضوری است و نیازی به استدلال ندارد. دوگانه‌انگاران پیرو فلسفه غرب چون تقسیم علوم حضوری و حصولی را ندارند، نمی‌توانند برخی مسائل را استدلال و اثبات کنند.

 

خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد: یگانه تقی زاده

{jcomments on}

نوشتن دیدگاه

ارسال