kozeh

falgoosh

ghashogh

در ایران باستان در یکی از پنج روز پایانی سال که به آن پنجه، پنجه وه،‌ بهیزک و اندگاه گفته می‌شد جشنی با نام سوریک برگزار می‌گردید. سور در واژگان پهلوی یعنی سرخ که رنگ آتش را یادآوری می‌کند.

در این روز پسین هنگامی که‌ هوا رو ‌به ‌تاریکی‌ می‌رفت‌ ایرانیان بوته های فراهم شده را دریک کپه به نشانه یکتایی خداوند٬سه کپه به نماد اندیشه٬ گفتار و کردار نیک یا هفت‌ کپه بازگو کننده امشاسپندان (هفت ویژگی خداوند) را آتش زده گرداگرد آن به شادی و پایکوبی ‌پرداخته٬ نیایشی را به نام‌ زمزمه زیر لب می خواندند.

آنان‌ از خدای خویش٬ سپاسگزاری نموده٬ درخواست می‌کردند سال نو به خوبی آغاز و سپری شود. از آنجا که‌ در فرهنگ‌ ایرانی نماد و نشانه جایگاهی مهم و درخور دارد دراین جشن٬ زبانه‌های‌ آتش‌ اهورایی٬ سیاهی شب‌ اهریمنی‌ را می‌شکافد.

بدین‌گونه‌ نیاکان‌ ما هزاران سال پیش ‌به‌ زبان‌ اشاره ‌و به ‌زیبایی٬‌ مهم‌ترین ‌آرمان ‌انسانی یعنی چیرگی خوبی ‌بر بدی ‌را گرامی می‌داشتند.

در نگاه‌ اسطوره‌ای ، برخی‌ جشن‌‌ سوریک‌ را در پاسداشت‌ گذر سیاوش‌ از‌ آتش می‌دانند چنانکه فردوسی ازآن یاد می‌کند. برخی‌ نیز پیدایش‌ آن‌ را‌ در بازگشت‌ فروهرها و‌ روان‌ درگذشتگان‌ به جهان ‌زندگان ‌جستجو می کنند.

از آن‌جا‌ که‌ ایرانیان‌ به‌ زندگی پس‌ از مرگ‌ باور‌ داشتند٬ در اندیشه‌ی‌ آن‌ها‌ فروهرها درپنج روز پایانی‌ سال‌ به‌ زمین‌ آمده٬ ‌برای‌ بستگان‌ خویش‌ آرزوی فراوانی و خوشبختی‌ می‌کردند‌ از این‌رو مردم ‌برای‌ راهنمایی‌ آنان‌ در آغاز ‌شب‌ در پشت‌ بام‌‌ها و‌‌ کوچه ها آتش ‌‌می‌افروختند تا راه‌ خانه‌ی‌ خود‌ را باز یابند.

اعراب جشن سوریک را آتش پرستی خوانده٬ از برپایی‌ آن‌ جلوگیری کردند. ایرانیان پس از چندسالی دریافتند پنجمین روز هفته‌ در‌ نزد مردم حجاز بدشگون است‌ ازاین رو به ‌بهانه ازبین بردن ‌این‌ ناخجستگی٬‌باپرداخت ‌جزیه اجازه یافتند این جشن ‌را درشب چهارمین روز(سه‌شنبه‌) برگزار‌ نمایند ‌از‌ آن پس‌ آن‌ را چهارشنبه‌سوری نامیدند.

شنبه‌ یا شنبد واژه‌یی‌ سریانی است‌ که پس‌ از اسلام به زبان فارسی افزوده شد. درتاریخ دیرینه سال این سرزمین چهارشنبه‌ سوری‌ همواره‌ با آیین هایی ‌مانند‌ آش‌ بیمار٬ توپ‌ مروارید٬ آجیل‌ خوری٬ کوزه‌ شکستن٬ فال‌ گوش شال اندازی٬ قاشق زنی و گره گشایی همراه بود که هریک‌ امید و شادی رادر دل‌ها زنده می‌کرد.

در چند سال‌ گذشته‌ چهارشنبه سوری پیش از آنکه یک جشن به شمار آید میدان کشاکش های سیاسی بوده است. برخی آن را چهارشنبه سوزی خوانده اند در حالی که پدران و پدربزرگ های ما وپدران آنها نیز این جشن را با آرامش و به دور از هیاهو برگزار می کردند٬ ‌بی‌ آن که کسی بسوزد یا آن که خانه ای آتش بگیرد.

برخی دیگر چهارشنبه سوری را آتش پرستی دانسته اند. دیدگاه ایرانیان‌ را به آتش‌ باید در اندیشه های مینوی‌ و زمینی‌ آن‌ ها جستجو کرد در نگاه مینوی٬ روشنایی نماد اهورا مزدا به‌ شمار می‌آمد.

آن ها به هنگام ستایش‌آفریدگار و نمازگزاردن٬ روزها به‌ سوی‌ خورشید و شب‌ها٬ رو به‌ آتشکده‌ می‌ایستادند‌.

در نگاه زمینی‌ نیز به باور ایرانیان جهان‌ آفرینش بر پایه چهار آخشیج آتش٬ آب٬ هوا و خاک‌،  استوار‌ است اگر‌ هر کدام از این داده‌های خدایی آلوده شده‌ یا از بین‌ رود٬ زندگی‌ انسان تیره وتار می شود.

ازاین رو ایرانیان با ویژه کردن جشن ها و آیین های بسیار نقش و جایگاه این‌ آفریده ها را گوشزد می کردند.‌

دراندیشه‌ایرانی آتش، گوهر زندگی و‌ نشانه‌٬پاکی‌٬خجستگی‌ و تندرستی بوده است. هرجا و هرگاه افروخته شود بیماری٬بدی و زشتی‌ ناپدید می‌شود. به همین شوند (دلیل) در هر شهر٬ هر کوی ‌‌و کاشانه ‌در اجاقی آتش ‌را همواره روشن نگاه می‌داشتند٬ چنانکه اکنون دود دادن اسپند و چرخاندن آن در خانه ریشه در باور گذشته دارد.

ایرانیان‌ باستان آتش را از یک سو به نشانه فروغ ایزدی و از سوی دیگر برای نقش به سزایی که در زندگی انسانی‌ داشت‌ ارج گزارده٬ پرستاری ‌میکردند.‌

چگونه می‌توان‌ باور داشت ‌مردمی ‌که هزاران سال پیش خردمندانه فریاد برآوردند جهان با پیروی از اندیشه ٬گفتار و کردارنیک آباد خواهد شد٬ آتش پرست باشند؟

خداوند نیز در قرآن‌ در سوره هایی چون «واقعه ‌ایه۱» و «کهف‌ ایه۹۶» از سودمندی‌ های‌ آتش ‌سخن‌ گفته است. بعضی‌‍‌ از چهره‌های‌ مذهبی‌ نیز گفتن عبارت «سرخی‌ تو از من ٬زردی‌ من ازتو» را نمونه‌یی‌ از بت پرستی دانسته اند. در حالی‌ که‌ به‌ گواه‌ تاریخ جستن و در خواست‌ از آتش ‌هیچ‌ گاه در پیش‌ از اسلام‌ انجام‌ نمی‌گرفته‌‌ ‌است‌ زیرا در بینش‌ ایرانیان‌ آتش‌, فروغ‌ اهورا است‌ و پسندیده‌ نبود از روی آن پرید و زردی را که‌ اهریمنی است‌ به‌ آن آلوده کرد.

در جشن چهارشنبه سوری ایرانیان از یک سو امشاسپندان را گرامی داشته واز سوی دیگر یادآوری می‌کند که تنها راه رستگاری انسان پیروی از اندیشه٬ گفتار و کردار نیک است. از این‌رو می‌بایست‌ چهارشنبه سوری راجشن دینی به شمار آورد که هم خوانی های بسیار با اسلام دارد.اگر چه‌ بعضی‌ تلاش‌‌ می‌کنند‌ تا این ‌جشن‌ را در پا دورزی‌ با اسلام‌ بدانند.

فراموش‌ نکنیم‌ بنیاد‌ اسلام ‌بر پایه‌ آشتی٬ مهربانی‌ و ارج‌ گذاری‌ همه اندیشه‌ هاست٬ چنانکه حضرت‌ محمد «ص» بعضی از باورها و کردارهای اعراب‌ جاهلی‌ را پذیرفت‌ و هنگامی‌ که ‌به‌ مدینه‌ رفت‌ با سه قبیله یهودی بنی قریظه٬ بنی قنیقاع و بنی‌نضیر ٬پیمان دوستی بسته ٬آیین ‌های‌ آنان ‌را گرامی داشت.

چهارشنبه سوری در هزارتوی تاریخ ایران انچنان با دل وجان مردم در آمیخته که بی گمان هیچ گاه ازمیان نخواهد رفت که اگر این گونه بود یونانیان٬ مغولان ٬خلفای بنی امیه و بنی عباس کوشش بسیار نمودند اگر امروز این جشن باسر و صدا به بیراهه رفته به خاطر داغ ودرفش های دیروز بوده است.

شایسته و بایسته است به خرد و باور مردم ارج نهاده٬اجازه دهیم آنها به مانند نیاکانشان چهارشنبه سوری را به درستی و زیبایی برگزار نمایند تا دستاوردهای روانی واخلاقی آن بر فرزندان این مرز و بوم اشکار شود.

چهارشنبه‌سوری٬ همواره جشنی برای شاد زیستن وشاد بودن٬ در ستایش خداوند و جهان آفرینش و کوششی امیدوارنه برای رسیدن به زندگی بهتراست.

نویسنده: اشکان زارعی

منابع:

گاه شماری وجشن های ایران باستان ٬هاشم رضی

جهان فروری٬ بهرام فره وشی

جشن ها و آیین های کهن درایران امروز٬ محمود روح الامینی

جشن های باستانی ٬علی خوروش

رمزگشایی ازآتش٬کاظم علوی پناه

نوشتن دیدگاه

ارسال