ندا رضوی زاده
دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد
اولیا و مربیان یکی از پایههای مدرسه، برای تبادل نظر و اطلاعرسانی در امور دانشآموزان، گروهی آنلاین روی وایبر تشکیل دادهاند که نزدیک به ٨٠ نفر از اولیا و معلمان همان پایه بهعلاوه مدیر و معاون، عضو آن هستند. بهجز مطالب، عکسها و فیلمهای ارسالشده «عبرتآموز» یا «زیبا و دلانگیز» که مرتبا در گروههای آنلاین دستبهدست میچرخد، گاهی در مورد مسائل مدرسه نیز صحبت میشود. برنامههای مدرسه اطلاعرسانی میشود، یا والدین سؤالات کوتاهی در مورد برنامههای روزهای آینده مدرسه میپرسند. گاهی نیز معلمان و کادر مدرسه عکسهایی از فعالیتها و برنامههای مدرسه که بچهها در آن شرکت داشتهاند، به اشتراک میگذارند. چنانکه در اغلب جمعهای اینچنینی آنلاین ما مرسوم است، هیچ حرف و بحث چندان جدیای آنجا به میان نمیآید و اگر بیاید با استقبالی مواجه نمیشود!
در یکی از روزهای اواخر سال تحصیلی یکی از بچههای همان پایه مدرسه دچار سانحهای دلخراش می شود و در بیمارستان با وضعیت بسیار حادی بستری میشود. همه نگران وضعیت وخیم بچه هستند. همه خودشان بچهای به سنوسال آن نوجوان دارند و درک میکنند چه وضعیت دشوار، دردناک و پردلهرهای است. ناخودآگاه اغلب کنجکاوند حال بچه را بدانند. مادر دانشآموز مذکور از همکاران کادر مدرسه است، چند نفر از اولیا نیز از پزشکان یا پرستاران همان بیمارستان یا بیمارستانهای دیگر شهر هستند. بنابراین در طول یکی، دو روز پس از حادثه، آنها که به کادر درمانی یا والدین دانشآموز دسترسی دارند، گاه و بیگاه خبر از حال وی میدهند. به نظر میرسد همه اعضا، حتی کسانی که هیچوقت در گروه اظهارنظری نکرده و فعال نبودهاند، دلنگران این نوجوان هستند و آن را اظهار میکنند. افراد ابراز احساسات و همدلی میکنند، به هم دلگرمی و امید میدهند، دعا میکنند، ختم جمعی قرآن را آغاز میکنند و... . در مدرسه هم مراسم دعا برای شفای عاجل این همکلاسی برگزار میشود... .
در گروه آنلاین اولیا و مربیان، چند ساعتی که خبر نمیرسد، یکی میپرسد: «خبر تازهای از حالِ... نیست؟ کسی خبری نداره؟». مخاطب ضمنی این سؤال، کادر مدرسه و والدینی هستند که دسترسی به والدین و کادر درمانی دانشآموز مزبور دارند. در خلال سه، چهار روزی که نوجوان با وضعیتی بسیار حاد و ناامیدکننده در بیمارستان بستری و در جدال مرگ و زندگی بین هوشیاری و کما در رفتوآمد است، بعضی اعضا اخبار دقیقی از حال او را در گروه به اشتراک میگذارند. گاهی حتی به فراخور حرفه و اطلاعاتشان با اصطلاحات دقیق و تخصصی پزشکی، وضع دانشآموز نوجوان را توصیف میکنند. در آخرین شب، یکی از همین اعضا خبری موثق و بسیار دردناک را در مورد آخرین وضعیت این دانشآموز در بیمارستان به اشتراک میگذارد که در پی آن هشدار میدهد: «والدین بچه از این اخبار ناگوار هنوز مطلع نیستند، لطفا مراقب باشید مطلع نشوند. ضمنا مراقب باشید فرزندانتان از این آخرین خبرها از حال وخیم همکلاسیشان فعلا مطلع نشوند!»
---
کنجکاوی و حساسیت عاطفی در جامعه ما، آن هم نسبت به حال وخیم یک نوجوان که قربانی یک سانحه دلخراش شده است، اتفاقی کموبیش طبیعی تلقی میشود.شاید خبرگیری و نقل دهانبهدهان خبرها در مورد چنین حادثهای هم خیلی عجیب و دور از انتظار نباشد. بااینحال، در برخورد با چنین رویدادهایی، دسترسی به شبکههای آنلاین و گروههای پرجمعیت و ناهمگون مجازی مسائل تازهای ایجاد کرده است: مسئله نقض گسترده حریم خصوصی؛ بهخصوص حریم خصوصی افراد غایب.
یک گروه مجازی بزرگ نظیر گروه فوق، ترکیبی از افرادی است که اغلب بدون آشنایی قبلی با یکدیگر در یک شبکه آنلاین گرد هم آمدهاند، از طیفهای مختلف جامعه هستند و تقریبا اغلب حضار شناخت چندانی از موقعیت، روابط و سوابق دیگر اعضا ندارند. طبیعتا صمیمیت و آشنایی خاصی هم در میان نیست. در چنین بستری، یک حادثه که احساسات همه را تحریک کرده است، موجب میشود جزئیترین اطلاعات در مورد حال یک بیمار و مسائل یک خانواده در مواجهه با بیمارش، در میان چنین جمعی توسط متخصصان و افراد مرتبط با بیمار و خانوادهاش مطرح شود. این کار قطعا از سر حسن نیت و همراهی با احساسات جمع انجام میشود، اما از طرف دیگر، ناقض حریم خصوصی بیمار و خانوادهاش است. اگرچه بیماری و ازدسترفتن عزیزان به طور سنتی در فرهنگ ایرانی مخفی نگهداشته نمیشود، بااینحال، نشر اطلاعات بسیار جزئی در این مورد در غیابِ سوژه خبر (نوجوان و خانواده او) و بدون اطلاع و اجازه ایشان، بهوضوح نقض حریم خصوصی ایشان تلقی میشود و میتواند پیامدهای فردی و اجتماعی ناخوشایندی برایشان داشته باشد.
***
این یک نمونه از نقض حریم خصوصی است که در بستر پیامرسانها و شبکههای آنلاین مجازی رخ داده است. احتمالا مصداقهای دیگری نیز میتوان یافت؛ مصداقهایی که نظیر این نمونه، شاید به دلیل ماهیت عاطفی موضوع، حساسیتی هم نسبت به نقض حریم خصوصی در حضار برنمیانگیزد. پیامرسانها و شبکههای آنلاین نهتنها سرعت انتقال و گردش خبرها را افزایش دادهاند، بلکه ابعاد آن را بسیار وسیعتر از گذشته کردهاند. خبرهایی که پیشتر تنها در بین چند دوست و آشنا و قوموخویش دهانبهدهان میگشت، اینک بدون مرز و محدودیت، تنها با لمس یک گزینه، قابل انتشار در ابعاد کل شهر، کشور و جهان هستند! این امکان نشر گسترده و شبکهای خبر (بهویژه اگر خبر به حریم خصوصی افراد مربوط شود)، میتواند افراد را بسیار آسیبپذیر کند. به نظر میرسد برای کاهش آسیب از این ناحیه، لازم است در مورد نقض حریم خصوصی افراد در این شبکهها حساس باشیم و این حساسیت را ترویج کنیم.