photo 2022-05-15 07-45-46

تشکل های اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می کنند :

 تریبون آزاد دانشجویی؛ منهای مخرج مشترک


 با موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی

 زمان: دوشنبه ۲۶ اردیبهشت، ساعت ۱۳

مکان: محوطه مقابل درب ورودی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی

{jcomments on}

 

همایش نکوداشت چهل و دومین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی با عنوان "شریعتی و پرسش‌های زمانه ما" در روز یکشنبه 2 تیرماه 1398 در تالار شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد.

susanshariati1


به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد؛ در این مراسم که با حضور دکتر سوسن شریعتی و به همت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی و همکاری انجمن ایرانی تاریخ خراسان، انجمن علوم سیاسی خراسان و انجمن جامعه شناسی خراسان، برگزار گردید، به خطوط فکری دکتر شریعتی و نحوه ارتباط او با زمانه حاضر پرداخته شد. 
در ابتدای این مراسم دکتر مهدی نجف زاده، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، ضمن معرفی دکتر شریعتی بعنوان شخصی گفتمان ساز، به این نکته اشاره کرد که گفتمان‌ها با سخن گفتن درباره یک موضوع چه به صورت موافق و چه مخالف آن، ایجاد می‌شوند و هیچ کسی در ایران به اندازه شریعتی، سخن تولید نکرده است.
وی افزود: گفتمان شریعتی همچنان زنده است و درد ما هم همان درد است. این مسائل که در حال حاضر با آن مواجهیم در دوران مشروطه هم وجود داشته و فقط تعابیر، بازتولید شده اند. با این وجود ما باید تلاش کنیم گفتمان‌های جدید ایجاد کنیم.
دکتر نجف زاده با اشاره به غیرسیاسی شدن دنیای امروز و پایان عصر ایدئولوژی ها و همچنین پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی، به عنوان عواملی تمایز بخش بین این دوره و دوران زندگی دکتر شریعتی، این سوال را مطرح کرد که اگر دکتر شریعتی در زمان ما می زیست آیا باز هم همان شیوه را دنبال می کرد و یا گفتمانی جدید ایجاد می کرد؟.
در ادامه این مراسم دکتر سوسن شریعتی، پژوهشگر و فرزند دکتر علی شریعتی، به این نکته پرداخت که حرکت شریعتی از دانشگاه به سمت حسینیه، نه به خاطر علایق پوپولیستی، بلکه به خاطر طرد وی از محیط آکادمیک به عنوان استاد دانشگاه بود.
وی ضمن مقایسه دکتر شریعتی با یک دماسنج، اظهار کرد: اگر چهل سال بعد از شریعتی را از خلال بحث‌ها، تحقیقات و نقدها در همه حوزه ها و در هر زمانی، بررسی کنیم خواهیم فهمید که شریعتی یک دماسنج فرهنگی است؛ یعنی در هر زمان، مراجعه به آثار او و میزان فروش نوعی از کتابهایش، نشان دهنده احوالات فرهنگی جامعه ما بوده است. وی همچنین یک دماسنج سیاسی خوب است. اینکه چه زمانی برای او مراسمی گرفته می شود و چه زمان خیر، چه زمانی پوسترهایش هست و کی نیست، قدرت چگونه با او برخورد می‌کند آیا موجودی خنثی است یا مسئله دار؟ همگی نشانه های سیاسی هستند. 
دکتر سوسن شریعتی افزود: شریعتی یک دماسنج اجتماعی بسیار خوب هم بوده است. در این راستا باید دید که در هر بار مراجعه به او چه چیزهایی مورد نقد قرار گرفته است. شریعتی در دهه 50 متهم به این شد که دین را به امر اجتماعی تقلیل می دهد و دینداری التقاطی همراه با شور دارد. اما یکباره در دهه 70 متهم به فربه کردن دین و گسترده کردن آن می شود. در دهه 50 به او انتقاد می شود که سیاسی نیست و کار محافظه کارانه فرهنگی می‌کند و به انقلاب کاری ندارد. در دهه 70 می گویند خیلی انقلابی و رادیکال بوده است.
وی سپس این سوال را مطرح کرد که اندیشه دکتر شریعتی از چه خصلتی برخوردار است که وی را تبدیل به یک سوژه در زمان حال می‌کند؟ و در پاسخ به این سوال عنوان کرد: اولین خصلت، درک شریعتی از دوره است. در نگاه او یک دوره، محصول دیالکتیک بین سه زمان است؛ زمان کوتاه حادثه که امروز و فردا و همین روزها است، زمان میان مدت فرهنگی و زمان کند فرهنگی یا تمدنی. شریعتی وقتی می گوید چه باید کرد، درک او حاصل دیالکتیک این سه زمان است یعنی دوره شاهنشاهی، دوره گذار و زمان درازمدت مربوط به مای ایرانی و تمدنی. و یک چندلایگی زمانی در آن مشاهده می شود. او یک پروژه دو لبه است که به نقد تک الگو بودن مدرنیته از یک سو پرداخته و مدرتیته آلترناتیو را مطرح می کند که آشتی با طبیعت است و از سویی پشت به امر قدسی نمی کند زیرا معتقد است که انسان قرن بیستم تنها مانده است. درک درازمدت او از دوره، حالتی پارادوکسیکال به آثارش داده است ولی همه زیبایی سخنش به همین وجه پارادوکسی است و کسانی که از این نظر او را نقد می کنند او را درست نشناختند.
وی افزود: خصلت دوم شریعتی، اندیشه چند ضلعی او است. خود او می گوید نوشته های ام را به سه گونه تقسیم میکنم؛ اسلامیات، اجتماعیات و کویریات. اسلامیات را برای خودم و مردم نوشتم. اجتماعیات را برای مردم و کویریات را برای خودم. هر کدام از این آثار ویژگی های خودش را دارد و حتی می توان یکی از علیه دیگری علم کرد.
دکتر سوسن شریعتی در خصوص خصلت سوم دکتر علی شریعتی گفت: خصلت سوم او نقد سلطه است. نقد اشکال سه‌گانه سلطه شامل زر و زور و تزویر با مفاهیم عدالت و آژادی و مسئله معنا در جهان بی معنا همراه می‌شود.
وی در پایان تصریح کرد: شریعتی متفکر خویشتن است و دعوت به بازگشت به خویشتن می کند اما پس از عصیان علیه خویشن و تسویه منابع فرهنگی. او به این پرسش اساسی ما پاسخ می دهد که کدام خویشتن. این خویشتنی است که با بازگشت نوستالژیک به گذشته بدست نمی آید بلکه باید ابداع شود. این کار با فراخوانی تاریخ اما در گفتگو با دیگری بدست خواهد آمد.

گفتنی است این جلسه با پرسش و پاسخ همراه بود.

{jcomments on}

نشست هم اندیشی با حضور استاد مصطفی ملکیان با محوریت پژوهش برگزار شد.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد، نشست هم اندیشی با محوریت پژوهش، با حضور استاد مصطفی ملکیان ،نویسنده و متفکر ایرانی در حوزه های فلسفه، اخلاق و دین،به همت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه فردوسی به مناسبت هفته پژوهش در روز شنبه 25 آذر در محل تالار رجایی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد.

در این نشست استاد ملکیان نکاتی درباره پژوهش بطور کلی و پژوهش در ایران  اظهار کرد :وقتی وارد یک علم، فن یا هنر می‌شوید 7 کار در آن حوزه می توانید انجام دهید؛ نخستین کار، تعلیم است و پیش فرض آن این است که کسی چیزی را می‌داند و دیگری نمی داند و آنکه می‌داند میخواهد دانسته خود را به کسی که نمی داند منتقل کند مثل کار معلم، مدرس و استاد. دومین کار، تعلّم است که عکس تعلیم می‌باشد و مخصوص شاگرد و دانش‌پژوه است. سومین کار، نقد است و پیش فرض آن این است که شخص گمان می کند چیزی را می‌داند و شخصی سعی دارد نشان دهد آن دیگری که فکر می کند می داند در واقع نمی داند. چهارمین کار دفاع است که ضد فرآیند نقد است یعنی شخص می‌گوید دیگری چیزی را نمی‌داند و آن دیگری سعی دارد نشان دهد که می‌داند. مورد پنجم همکاری است که افراد می‌دانند بر چیزی آگاهی دارند اما این آگاهی ناقص است و نیاز به همکاری برای تکمیل اطلاعات وجود دارد. مذاکره ششمین کار است که طی آن طرفین درمورد یک موضوع واحد صحبت کرده و تا حدی از مواضع خود عقب می‌روند تا امکان حل مشکل فراهم شود. هفتمین کار پژوهش است و پیش فرض آن این است که هیچ کس راه حل را نمی‌داند و باید این راه حل پیدا شود.
وی تأکید کرد: این خطای بزرگی است که بگوییم پژوهش می‌کنیم اما کارهای دیگر را انجام دهیم بطور مثال عده زیادی از پژوهشگران در ایران، قصور آموزش خود در دانشگاه را با انجام پژوهش پر می‌کنند و امکانات مالی را هدر می‌دهند.

استاد ملکیان در پایان  یکی از دلایل عدم پیشرفت پژوهش بخصوص در حوزه علوم انسانی را در ایران در ایدئولوژیک کردن آن دانست و گفت: تحقیق و پژوهش یک پیش فرض معرفت شناختی دارد که آن هم ناآشکارگی حقیقت است اما در کشورهای ایدئولوژیک با مسئله آشکارگی حقیقت و حاکمیت یک راه حل که مبتنی بر آن ایدئولوژی است مواجه هستیم درحالیکه  پژوهش هم مانند یک اکوسیستم برای زنده ماندن ناگزیر از پذیرش تنوع است.

 باشگاه خبرنگاران دانشگاه فردوسی مشهد : فاطمه کمیلی

 

malek